جدول جو
جدول جو

معنی قلعه جهرم - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه جهرم(قَ عَ)
دهی است از دهستان گوگان بخش خفر شهرستان جهرم، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختر باب انار کنار راه فرعی گوگان به خفر. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن گرمسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 76 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن برنج، غلات، خرما، مرکبات و شغل اهالی زراعت و باغداری است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قلعه تارم
(قَ عَ)
قلعه ای است که در استحکام به قلعه پرگ نمیرسد و دارای هوایی گرم است. (فارسنامۀ ابن بلخی چ کمبریج ص 159)
لغت نامه دهخدا
قلات جهرم
(قَ)
دهی است از دهستان هکان بخش کوهک شهرستان جهرم واقع در 28 هزارگزی باختر جهرم، کنار راه فرعی هکان به جهرم. موقع جغرافیایی آن جلگه وهوای آن گرمسیری مالاریائی است. سکنۀ آن 410 تن است. آب آن از چشمه و باران، محصول آن غلات، برنج، تنباکو، خرما و شغل اهالی زراعت، باغداری و صنایع دستی زنان زنبیل بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
قلعه شهرک
(قَ عَ)
قلعه ای است در بالای کوه اشکنوان، علف بسیار دارد. مردم صحراگرد در اول فصل علف گوسفندهای خود را با طناب بالای قلعه برده و پس از اینکه علف تمام شد باز با طناب پائین می آورند. (جغرافیای غرب ایران ص 131). رجوع به اشکنوان شود
لغت نامه دهخدا
قلعه هرمز
(هَُ مُ)
قلعه ای است میان قدس و کرک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
قلعه کرم
(قَ عَ کَ دُ)
دهی است از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد، واقع در 2هزارگزی جنوب بروجرد و 2 هزارگزی جنوب شوسه. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 217 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
قلعه جه
(قَ عَ جَ هامْ بَ)
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج. و کنار رود خانه لیله. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری. سکنۀ آن 150 تن، آب آن از رود خانه لیله و محصول آن غلات، لبنیات، محصولات جنگلی مانند: مازو، بلوط، سقز، کتیرا و غیره و شغل اهالی گله داری است. و در تابستان به ارتفاعات مجاور میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا